جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ |۲۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 22, 2024
کد خبر: 377117
۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۸
حضرت زینب (س)

حوزه / زينب در خانه علي (عليه السلام) قوّت قلب پدر، انيس و مونس مادر و غمخوار برادرش حسين بن علي عليه السلام بود و در عرصه اجتماع، پيام‏ رساني سترگ، سخنوري کم ‏نظير، زاهدي شب‏ زنده‏دار، مجاهدي نستوه و الگوي کامل زن معرّفي شده در قرآن بود.

سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»به مناسبت سالروز رحلت جانگداز پيام‏ رسان انقلاب عاشورا حضرت زینب(عليها  السلام) شمّه ‏اي از فضايل عبادی بانوی تربیت شده مکتب علي و زهرا(عليهما السلام) حضرت زینب کبری(س) به قلم آیت الله رسولی محلاتی تقدیم می کند.

* زندگاني حضرت زينب عليها السلام

 در اخبار و رواياتي که علماي شيعه و سنّي نقل کرده‏ اند آمده است که فاطمه(عليها السلام) از اميرالمؤمنين عليه السلام پنج فرزند - سه پسر و دو دختر - آورد. پسران آن حضرت حسن، حسين و محسن عليهم السلام و دختران ايشان زينب و امّ‏کلثوم بودند. محسن در حالي که هنوز جنين بود در اثر ظلم و ستم به آن مخدره معصومه سقط شد. زينب و امّ‏کلثوم دو دختر آن‏حضرت نيز پس از رحلت مادر بزرگوارشان سالياني چند زندگي کردند. امّ‏ کلثوم پس از شهادت اميرالمؤمنين عليه السلام و حضرت زينب عليها السلام مدتي پس از واقعه جانگداز کربلا دار فاني را وداع گفت. زينب عليها السلام، هم از نظر سن و هم از نظر مقام و فضيلت، برتر از خواهرش ام‏ کلثوم و بلکه مي‏ توان گفت پس از مادرش فاطمه و جدّه‏ اش خديجه شريفترين و بزرگترين زنان اسلام بوده است. زندگاني پرماجرا و سخنان پرمعنا و خطبه ‏هاي بليغ و رساي او در طول مسافرت کربلا، کوفه و شام و زهد و عبادت و ساير خصال عالي او بهترين گواه اين مُدّعاست.  

*شمّه‏اي از فضايل عبادی زينب عليها  السلام‏

 عبادت‏ ،بي‏شک بزرگترين وسيله براي تقرّب به ‏درگاه پروردگار متعال و وصول به ‏مقام قرب و کمال، و بندگي در پيشگاه مقدس اوست و هرکس به‏ هر مرتبه و مقامي که رسيد از راه عبادت رسيده است. قرآن کريم نيز در سوره زمر هدف خلقت را عبادت ذکر کرده و مي‏ فرمايد: {وَما خَلَقْتُ الجِنَّ وَ الاِنْسَ اِلاَّ لِيَعْبُدُون} ؛ [نيافريدم جن و انس را جز براي آنکه مرا بپرستند!] البته عبادت خدا صرفاً به خواندن چند رکعت نماز و يا انجام برخي عبادت‏ هاي بدني و مالي محدود نمي ‏شود، بلکه معناي عبادت چنانکه علماي لغت ذکر کرده‏ اند غايت خضوع و تسليم و اظهار ذلّت در پيشگاه خداي تعالي است که نماز و روزه و ساير اعمال مصاديقي از آن مفهوم کلي و راهي براي رسيدن به‏آن مقام عالي است که به‏ دستور شرع مقدس و رهبران اسلام بايد انجام داد. همچنين بايد دانست که عبادت دو جنبه دارد: جنبه فعل و جنبه ترک، و همان‏گونه که در مداواي يک بيمار پرهيز از برخي غذاها، مهمتر از انجام کارهاي لازم و خوردن دارو است، در باب عبادت و رسيدن به کمال انسانيت و هدف خلقت نيز ترک گناه مهمتر از بجاآوردن و انجام عبادت‏ هاي بدني و مالي است. از همين رو در روايات آمده است: اِنَّ اَشَدَّالعِبادَةِ اَلوَرَع  . يعني سخت‏ترين عبادت‏ ها ورع و خودداري از گناه است، يا فرموده‏ اند: اَفْضَلُ العِبادَةِ العَفاف  ، يعني بهترين عبادت‏ ها پاکدامني و پارسايي است. نيشابوري يکي از مورخان نقل کرده است که: زينب در فصاحت، بلاغت، پارسايي و عبادت همانند پدرش علي عليه السلام و مادرش فاطمه عليها السلام بود  ، از برخي مورخان ديگر نيز نقل شده است که: تهجد و شب زنده‏ داري زينب عليها السلام در تمام مدت عمرش ترک نشد از حضرت سجادعليه السلام روايت شده که فرمود: در شب يازدهم محرّم عمه‏ ام زينب را ديدم که در جامه نماز نشسته و مشغول عبادت است. مرحوم بيرجندي در کبريت احمر مي‏ نويسد: از برخي مقاتل معتبره از امام سجادعليه السلام نقل شده است که فرمود: عمه‏ ام زينب با تمام مصيبت‏ هايي که بر او وارد شده بود از کربلا تا شام هيچ‏گاه نوافل خود را ترک نکرد. همچنين روايت کرده است که چون امام حسين عليه السلام براي وداع زينب آمد از جمله سخناني که به او گفت اين بود که فرمود: يا اُخْتاه! لا تَنْسِني في نافلةِ اللَّيْل ؛ [خواهر جان! مرا در نماز شب فراموش نکن.] درباره شب عاشوراي زينب عليها السلام در کتاب مثيرالاحزان از فاطمه دختر امام حسين عليه السلام نقل شده است: وَ اَمّا عَمَّتي زَيْنَب فَاِنَّها لَمْ تَزَلْ قائِمَةً في تِلْکَ اللَّيلَةِ - أي عاشِرَة مِنَ المُحَرّم - في مِحْرابِها تَسْتَغيثُ‏ اِلي‏ رَبِّها، وَ ما هَدَأَت لَنا عَيْنٌ وَ لاسَکَنَتْ لَنا زَفْرَة . [و اما عمه‏ ام زينب، پس وي همچنان در آن شب در جايگاه عبادت خود ايستاده بود و به‏ درگاه خداي تعالي استغاثه مي‏ کرد و در آن شب چشم هيچ‏يک از ما به خواب نرفت و صداي ناله ما قطع نشد. حضرت سجادعليه السلام فرمود: اِنَّ عَمَّتي زَيْنَب کانَتْ تُؤَدّي صَلَواتِها مِنْ قِيام، اَلفَرائِضَ وَ النَّوافِلَ، عِنْدَ مَسيرِنا مِنَ الکُوفَةِ اِلَي الشّامِ، وَ في بَعْضِ المَنازِل تُصَلّي مِنْ جُلُوسٍ لِشِدَّةِ الجُوعِ وَ الضَّعْفِ مُنْذُ ثَلاثِ لَيالٍ؛ لاَنَّها کانَتْ تَقْسِمُ ما يُصيبُها مِنَ الطَّعامِ عَلَي الاَطْفالِ، لِاَنَّ القَوْمَ کانُوا يَدْفَعُونَ لِکُلِّ واحِدٍ مِنّارغيفاً واحِداً مِنَ الخُبْزِ فِي اليَوْمِ وَ اللَّيلَة [همانا عمه‏ ام زينب همه نمازهاي واجب و مستحب خود را در طول مسيرما از کوفه به شام ايستاده مي‏خواند و در بعضي از منزل‏ ها نشسته نماز خواند و اين هم به‏ جهت گرسنگي و ضعف او بود، زيرا سه شب بود که غذايي را که به او مي‏دادند ميان اطفال تقسيم مي‏ کرد، چون که آن مردمان (سنگدل) در هر شبانه روز به ما يک قرص نان بيشتر نمي‏ دادند.

آنچه آمد نمونه و گوشه‏ اي از عبادت‏هاي بدني و انجام نمازهاي واجب و نافله زينب بود. ضمناً بزرگترين خصلت نيک يک انسان ايثار و مقدم داشتن ديگران برخود است که‏ از اين حديث، مقام ايثار زينب عليها السلام نيز معلوم مي‏ شود که چگونه سه شبانه‏ روز به‏ گرسنگي صبر مي‏ کند و سهم غذاي خود را به اطفال خردسال و امام معصوم عليه السلام مي‏ دهد! از اين جنبه که بگذريم، خود همين مسافرت تاريخي و تحمل آن همه مرارت ها و مصيبت‏ هايي که در طول تاريخ بشريت کم‏ نظير و يا بي‏ نظير است، - و قيام در برابر طاغوت ها و ستمگران زمان و رسوا ساختن و محکوم کردن آنها، با آن سخنان نافذ و خطبه‏ هاي آتشين که اظهار هر جمله‏ اش احتمال خطرهايي جاني براي خود او و ديگران داشت، - و درک و رشد دادن به مردم جاهل و نادان و يا بزدل و ترسويي که يکسره خود را در برابر ياغي زمان باخته و يا با مشتي درهم و دينار، سعادت ابدي و آخرت خود را به دنياي ناپايدار و لذت زودگذر جهان فاني فروخته بودند، - و بيدار کردن مردم بي‏درکي که گول تبليغات دستگاه ديکتاتوري بني‏ اميه را خورده و امام حسين عليه السلام را به عنوان اخلالگر، لازم القتل مي‏ دانستند، و رساندن پيام مقدّس حجت زمان و سرور آزادگان حضرت اباعبداللَّه‏ الحسين عليه السلام که جنايتکاران کوفه و شام خيال کردند آن نداي مقدس را در ميان شن هاي تفتيده نينوا خاموش کردند، به اقصا نقاط جهان ، حتي به‏ گوش يهوديان و مسيحيان و بيگانگاني که در مجلس يزيد براي تماشا يا تبريک آمده و اجتماع کرده بودند ، - و خلاصه انجام يک سلسله رسالت هاي الهي و تاريخي‏ که پشت مردان جهان در انجام آن خم مي‏ شد و از عهده‏ شان خارج بود ، هرکدام از آنها عبادت بزرگي بود که اين بانوي بزرگوار و تربيت شده مکتب علي و زهراعليهما السلام انجام آن‏را به عهده گرفت و غايت خضوع و تسليم خود را بدين‏ وسيله به پيشگاه مقدس پروردگار خويش اظهار داشت.

*سفر تاريخي زينب به کربلا

بهترين جايگاه براي شناخت شخصيت وجودي زينب عليها  السلام همان سفر تاريخي کربلا و مطالعه ماجراي جانگداز واقعه طف و به‏ دنبال آن خواندن داستان اسارت زينب و همراهان او در کوفه و شام و برخورد با ستمگران و ياغيان آن زمان است که تاريخ جزئيات آن را ثبت کرده و عظمت فوق‏العاده دختر علي عليه السلام را جلوه‏ گر ساخته است همان بخش هاي اندکي ثبت شده از اين مسافرت بهترين نمونه و الگو براي معرفي شخصيّت والا و روح با عظمت و کمالات وجودي آن بزرگ بانوي اسلام در طول عمر پنجاه و چند ساله اوست، و ما را از جست و جو و بحث بيشتر در اين‏باره بي‏نياز و مستغني مي‏سازد.

نخستين مطلب جالب توجه در آغاز اين بحث اين است که چگونه زينب بدون همسر خود عبداللَّه به همراه برادرش حضرت ابا عبداللَّه عليه السلام اقدام به اين سفر کرد و اساساً چرا عبداللَّه بن جعفر به‏ همراه آنان نرفت. برخي گفته‏ اند: شدّت علاقه زينب نسبت به برادرش به حدي بود که هنگام ازدواج با عبداللَّه شرط کرد که هرگاه امام حسين عليه السلام خواست به‏ سفري برود زينب بتواند به همراه برادر مسافرت کند و عبداللَّه از او جلوگيري نکند. اينکه اين نقل تا چه اندازه اعتبار دارد معلوم نيست ، امّا مسلّم است که زينب با رضايت عبداللَّه راهي اين سفر پرخطر و تاريخي شد و علت اينکه خود عبداللَّه به همراه امام عليه السلام نرفت ظاهراً اين بود که براي او مسلّم نبود سرنوشت امام عليه السلام به جنگ و شهادت منجر خواهد شد، اگر چه براي خود امام حسين عليه السلام و برخي از نزديکان احياناً مطلب روشن و مسلّم بوده است، از اين‏رو عبداللَّه در مکّه ماند، چنانکه افراد ديگري از نزديکان امام عليه السلام نيز چون برادرش محمد حنفيه و برخي از عموزادگانش به همين علت همراه امام عليه السلام نرفتند و اساساً براي بسياري از مسلمانان باور کردني نبود که بني‏اميه تا اين حد پيش بروند که عزيزترين مسلمانان را هدف تير و شمشير قرار دهند و به چنين جنايت بزرگي اقدام کنند، اگر چه از مثل جوان بي‏تجربه و خوشگذراني مانند يزيد که‏ بويي ازحقيقت‏ اسلام به مشامش نخورده و باحيله و تزوير و اعمال نفوذ پدرش معاويه روي کار آمده بود چنين اعمالي بعيد به‏ نظر نمي‏ رسيد! عبداللَّه در عين حال روي همين خطر احتمالي سعي و کوشش خود را کرد بلکه امام عليه السلام را از اين سفر خطرناک منصرف سازد و چون با مخالفت آن‏حضرت روبه‏ رو شد و فهميد که تصميم امام عليه السلام به انجام اين مسافرت قطعي است و نمي‏ تواند آن‏حضرت را از اين‏راه منصرف سازد، لذا دو فرزند عزيز خود را به نام هاي عون و محمد به‏ همراه حضرت زينب فرستاد و به‏ آنها سفارش کرد که همه‏ جا از امام عليه السلام حمايت کنند و حداکثر احترام را نسبت به آن بزرگوار انجام دهند.

* محل دفن‏

چون با ورود حضرت زينب عليها السلام به مدينه، آن بانوي حماسه ‏ساز در هر مجلس و محفلي برضدّ بني‏اميه سخن‏ مي‏ گفت و مظالم و جنايات آنها را بازگو مي‏ کرد، فرماندار مدينه ماجرا را به يزيد نوشت و يزيد دستور داد زينب را مخيّر سازند تا به هر شهري جز مکه و مدينه مي‏ خواهد برود که آن حضرت شام را انتخاب کرد و در آنجا اقامت گزيد و پس از چندي از دنيا رفت و در همين جاي کنوني در خارج شهر دمشق معروفه به سيّده زينب مدفون شد. محل دفن آن حضرت مزار شيعيان و اهالي شام گرديد. واللَّه العالم. در شهر قاهره نيز مکاني به نام مقام سيده زينب وجود دارد که مصريان آن را قبر زينب دختر اميرمؤمنان عليه السلام مي ‏دانند. در کنار آن نيز مسجدي بسيار بزرگ و زيبا ساخته شده است که مردم مصر با خلوص و ارادتي زايدالوصف به کنار ضريح و مرقد مزبور آمده، آنجا را زيارت مي‏کنند و نماز و دعا مي‏ خوانند و در آنجا مجالس ذکر تشکيل مي‏دهند. برخي احتمال داده‏ اند که گنبد و بارگاهي که در مصر است محل دفن زينب دختر يحيي بن‏حسن بن‏زيد بن‏حسن بن‏ علي بن‏ ابي‏طالب عليه السلام باشد که در سال 193 هجري با همراه عمه‏ اش نفيسه خاتون - که قبر او نيز در قاهره مصر است - بدانجا رفته است.

*زینب عقیله بنی هاشم :سید هاشم رسولی محلاتی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha